اینم وضعه منه

[بهار021]

من با یه گروه پسر باهم دوست بودیم خیلیم خوب بودیم باهم ولی بعدش یه دختره میادو میونه رو میزنه بهم به همین راحتی رابطمون سرد شد
هرچند بعد اون قضیه با اون دخترم سرد شدن
ولی همش ناراحت اینم که چرا طرف اون دختررو گرفتنو گذاشتن رابطمون خراب شه
و چرا تلاشی نکردن واسه اینکه دوباره اوکی شیم باهم
الان داشتم پیامامونو میخوندم قبل کاتمون
چقد راحت بودم باهاشون
یه دفعه ای سر یه چیز مسخره خراب کردن همه چیو
دختررو بلاک کردم عوضی
به هر حال
فقط نمیدونم چرا همش بهشون فکر میکنم
همش دلم میخواد دوباره باهم اوکی شیم
با اینکه بعد اون جریان رفتارای سردی دیدم ازشون
یه مکالمه کوچولو هم داشتیم بعد اون جریان که انگاری اونا منو مقصر میدونن که باهاشون سرد شدم که اینم از کارای همون دخترس
در ظاهر باهم اوکی شدیم ولی مثه سابق نیستیم
دیگه خبری از پی ام نیس هرچند قبلا من بیشتر پی ام میدادم
الانم بیشتر دوستاشون میان اینیستا فالوم میکنن نمیدونم واسه چی
خیلی حساس شدم روشون فک کنم قاط زدم
الان اونا به هیچ جاشونم نیس

[SHERVIN"66]

قبل از هرچیز سلام
شما پسری یا دختر؟
به نظرشما اون موضوع تا چه حدی برای جمع مهم بود كه برای شما نبوده؟
اگر اون جمع برای شما دوست داشتنی بوده و هست متاسفانه حالا به دلیل یا بهر طریقی شما دیگه توی اون جمع جایگاه قبلیتونو از دست دادی " قبل از اینكه از اون جمع كناره گیری كنی یا ترد بشی باید دلایلتو عنوان میكردی هرچند كه برای جمع ناخوشایند بود اما شما تلاشتو برای حفظ موندن توی جمع كرده بودی كه متاسفانه فكر میكنم همه تلاشتو نكردی
همین اتفاق برای من در همین انجمن افتاد و هیچ ترسی هم از گفتنش ندارم حالا كسی میخواد ناراحت بشه به.... نمیشه هم........
یك شخص......فلانی بنام بهار پشت من سم پاشی كرد كه این شخص معتاده و دراگیه و چه چه........
ولی
من اینكارو كردم و خیلی هم راضی بودم و اتفاقا خیلی هم از من استقبال شد
با تمام كسانی كه دوست بودم و اطمینان داشتم بهشون به تك تك دوستان ثابت كردم كه همه حرفای اون خانم چرندیاتی بود كه...... بماند
با هم توی تلگرام گروه تشكیل دادیم و شروع به دوستی مجازی كردیم از 8 نفر شروع كردیم خوشبختانه الان اون گروه 62 نفرست
البته اینم بگم كه 12 نفر از اعضای انجمن مشاوركو در اون گروهه و دیگه تصمیم قطعی گرفته شده كه هیچ عضوی از این انجمن نداشته باشیم
متاسفانه رو سیاهیش موند برای ذغال
باوركن خیلی از كسانی كه قدیمی این انجمن بودن الان در كنار ما هستن كه خودشون كوهی از تجربه و امید هستن
من باخت كه ندادم هیچ بلكه چرندیات دیگران باعث شد كه ما یك تیم قوی داشته باشیم
در كل این موضوعو عنوان كردم كه حسرت جمع دیگرانو نخوری و به خودت امید داشته باشی و قبول كنی كه وجود تو بزرگترین و بهترین گروهه
ایمان امید باور سه كلمه ای بود من از خانم بزرگوار محترم شریف ستیلا خانم یاد گرفتن كه هرچی از بزرگی ایشون در این انجمن بگم كم گفتم برای موضوع شما صادقه
ایمان داشته باش به شخص خودت و باور كن كه اهدافت ترو با تمام امید به مقصد ذهنت میرسونه
این سه كلمه در هر زمینه شمارو به اوج میرسونه
امیدوارم سرتو درد نیاورده باشم
حرفهام برات قابل تامل باشه
و در آخر بدرود

[Saltanat]

من با یه گروه پسر باهم دوست بودیم خیلیم خوب بودیم باهم ولی بعدش یه دختره میادو میونه رو میزنه بهم به همین راحتی رابطمون سرد شد
هرچند بعد اون قضیه با اون دخترم سرد شدن
ولی همش ناراحت اینم که چرا طرف اون دختررو گرفتنو گذاشتن رابطمون خراب شه
و چرا تلاشی نکردن واسه اینکه دوباره اوکی شیم باهم
الان داشتم پیامامونو میخوندم قبل کاتمون
چقد راحت بودم باهاشون
یه دفعه ای سر یه چیز مسخره خراب کردن همه چیو
دختررو بلاک کردم عوضی
به هر حال
فقط نمیدونم چرا همش بهشون فکر میکنم
همش دلم میخواد دوباره باهم اوکی شیم
با اینکه بعد اون جریان رفتارای سردی دیدم ازشون
یه مکالمه کوچولو هم داشتیم بعد اون جریان که انگاری اونا منو مقصر میدونن که باهاشون سرد شدم که اینم از کارای همون دخترس
در ظاهر باهم اوکی شدیم ولی مثه سابق نیستیم
دیگه خبری از پی ام نیس هرچند قبلا من بیشتر پی ام میدادم
الانم بیشتر دوستاشون میان اینیستا فالوم میکنن نمیدونم واسه چی
خیلی حساس شدم روشون فک کنم قاط زدم
الان اونا به هیچ جاشونم نیس

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

دوست گرامی دوستی در فضای مجازی به خاطر شرایط موجود در بستر این فضا قابل پیش بینی نیست و حتی سال ها دوستی در این فضاها به اندازه یک ساعت دوستی در واقعیت اثر گزار نیست !
گاهی اوقات مبتنی بر دلایلی اوضاع بر وفق مراد ما پیش نخواهد رفت و آن طور که حدس زده دوست داشته ایم نشده و این شرایط نه تنها در فضای مجازی بلکه در دنیای واقعی هم وجود داره !
بنابر این شما باید مدیریحت بحران های اجتماعی و راهکارهای برخورد با این بحران هارو فرا بگیری و در زمان نیاز فارغ از احساساتی شدن از این راهکارها بهره ببری

دوستی شما با این افراد در گذشته برای شما وابسته ذهنی ایجاد کرده
وتا زمان فراموشی کامل مدت زیادی طول نمیکشه
سعی کنید در صورتی که در سنین نو جونی هستید از دوستی هایی که بر پایه هیجانات استوار هستند ( دوستی با جنس مخالف ) پرهیز کنید ! چرا که باعث میشود شما از مسیر پیشرفت و رشد خود باز بمونید

[ravanshenas-therapy]

سلام به شما دوست عزیز
در اول دقت کنید که در روابط دوستی این مشکلات ایجاد می شود و نیاز است که در مورد مشکلات ایجاد شده صحبت شود تا بتوان نتیجه گیری بهتری داشت اما در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
1. شما بیان می کنید یک گروه پس و این به این معنا می باشد که در این گوره شما تنها دختر بوده اید؟
2. شما ها حدود سنیتان چند سال است؟
3. در این گروها در مورد چه موضوعاتی صحبت می شود ؟
4. شما تلاش کردید در مورد مشکلات ایجاد شده صحبت کنید؟
5. چه توقعاتی از اینگونه روابط دارید؟
6. برنامه روزانه شما چگونه می باشد ؟

[بهار021]

سلام به شما دوست عزیز
در اول دقت کنید که در روابط دوستی این مشکلات ایجاد می شود و نیاز است که در مورد مشکلات ایجاد شده صحبت شود تا بتوان نتیجه گیری بهتری داشت اما در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
1. شما بیان می کنید یک گروه پس و این به این معنا می باشد که در این گوره شما تنها دختر بوده اید؟
2. شما ها حدود سنیتان چند سال است؟
3. در این گروها در مورد چه موضوعاتی صحبت می شود ؟
4. شما تلاش کردید در مورد مشکلات ایجاد شده صحبت کنید؟
5. چه توقعاتی از اینگونه روابط دارید؟
6. برنامه روزانه شما چگونه می باشد ؟

گروه ما چندان بزرگ نبود 3تا دختر بودیم با 5تا پسر
که منو 3تا از پسرا تو یه شهر بودیم چند بارم با هم رفتیم بیرون که موقعی که رفتیم بیرون اون دختر جدیده میومد
20سال
هر موضوعی بیشتر باهم شوخی میکردیم یه جوری بود که بیشتر واسه وقت گذرونی باهم بودیم واینکه کسی رو کس دیگه کراش نداشت یعنی رابطمون اون طوری نبود یا حداقل من اینطوری فک میکنم
نه کامل چیزی نگفتم چون میگم زیاد مایل نبودن و نیستن حرف بزنن حتی مطمئنم نمیدونن من از چی ناراحتم
من فقط میخوام اینو بدونم اینا ک مایل نیستن حرف بزنن وقتی دوستشون ناراحته نمیان بگن چته من باید بیخیال بشم دیگه درسته

[moshaver-editor]

با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناکامی و خشم شما از اینکه مورد بی انصافی واقع شده اید و بر اساس صحبتهای بی پایه و اساس مورد قضاوت نادرست قرار گرفته اید و رابطه خوبی را از دست داده اید، کاملا قابل درک است.
به سن خودتان اشاره ای نکرده اید اما به نظر می رسد در سنین نوجوانی هستید.
حتما خودتان بهتر می دانید که روابط در این سنین بیشتر بر پایه هیجانات و احساسات شدید است و کمتر ثبات دارد و به همین دلیل جای تعجبی ندارد که تصمیماتی هم که در مورد ادامه روابط گرفته می شوند چندان برخاسته از منطق خاصی نباشند و اکثر مواقع حتی لحظه ای رخ می دهند.
بنابراین به نظر می رسد برداشت شخصی و یا اینکه فکر کنید به شخص شما اتباط خاصی داشته است، بیشتر باعث آزار شما خواهد بود تا اینکه کمکی به شما بکند.
به هر دلیلی آنها حرفهای آن دختر را باور کرده اند و به دلیل سبل اعتماد و یا سوء تفاهمی که می گویید رخ داده است، طبیعی است که رابطه کمی سردتر شود.
از سوی دیگر نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و داشتن روابط خوشایند یکی از نیازهای اساسی هر فردی است.
بنابراین اینکه شما همچنان علاقه دارید که رابطه به حالت اولیه بازگردد، باز هم تعجبی نداشته و کاملا طبیعی است چرا که احساس خوبی نسبت به تعلق به یک جمع دوستانه داشتید و نباید در این مورد خودتان را سرزنش کنید.
چرا که میل به اینگونه روابط الزاما به آن افراد برنمی گردد بلکه به خاصیت رابطه خوشایند و حس خوبی که از روابط دوستانه دریافت می شود مربوط است.
اما درباره اینکه اکنون خواسته واقعی شما چیست تا بتوانید به جای تمرکز برمشکل کنونی تان، بر حل آن توجه کنید، باید روشن شود.
به نظر می رسد شما در واقع خواسته اصلی تان داشتن رابطه خوب و صمیمانه با فرد یا گروهی از افراد است.
می توانید فکر کنید و ببینید در مسیر این خواسته ای که دارید چه اقدامات موثری می توانید انجام دهید و چه گزینه هایی دارید.
شاید تلاش برای ترمیم رابطه ای که داشتید هم یکی ازگزینه ها باشد که در این صورت باید ببینید تا چه اندازه دوست دارید تلاش کنید.
گاهی کمی فرصت دادن خیلی از مشکلات را حل می کند.
در غیر این صورت می توانید به ساختن روابط جدید هم فکر کنید.
و اینکه چگونه در چنین شرایطی می توانید رابطه خودتان را نگه دارید و شما چه سهم و نقشی در این داستان می توانید داشته باشید.
در اخر هم به یاد داشته باشید که مسئول برآوردن نیازها و خواسته های هرکسی خودش می باشد و نمی توان از دیگران انتظار خاصی داشت چرا که آنها هم در حال تلاش برای نیازها و خواسته های خودشان هستند.
انتظار برخورد عادلانه و منصفانه از همه، از آنجا که در واقعیت افراد ممکن است غیرمنصفانه و ناعادلانه هم رفتار کنند، بیشتر باعث احساس ناکامی در ما می شود و بهتر است کمی بیشتر بر واقعیتها تکیه کنیم تا بر ایده آلها تا کمتر احساس ناکامی و خشم را تجربه کنیم.

[ravanshenas-therapy]

دقت کنید که شما اگر از موضوعی ناراحت هستید بهتر است خودتان احساسات و شرایطتتان را بیان کنید و نمی توانید تا زمانی که صحبتی در مورد احساسات خودتان نکرده اید از دیگران توقع رفتار و یا توضیح و.. را داشته باشید با قهر و کناره گیری نمی توان توقع داشت دیگران متوجه ناراحتی شما شوند پس بهتر است در مورد احساسات خودتان صحبت کنید و همچنین به این سبک روابط نیز دقت داشته باشید چون در طولانی مدت می تواند برای شما ایجاد وابستگی کند و حساسیت های شما را افزایش بدهد پس بهتر است سعی کنید در همه روابط حدود خود را حفظ کنید تا از اسیب های احتمالی جلوگیری کنید .